Saturday, August 9, 2008

اعدام-دو

ما نوشتیم و گریستیم
ما خنده کنان به رقص بر خاستیم
ما نعره زنان از سر جان گذشتیم ...

کسی را پروای ما نبود.
در دور دست مردی را به دار آویختند :
کسی به تماشا سر برنداشت

ما نشستیم و گریستیم
ما با فریادی
از قالب خود بر آمدیم*

واکنش بعضی وبلاگا نسبت به اعدام یعقوب مهرنهاد جالب و عجیبه.اعدام بخاطر عضویت در گروه تروریستی اما بدون محاکمه؟این چه جور حق دادنیه به اعدام؟
ا اعدام انسانی بخاطر قد علم کردن در برابر ((بی عدالتی و نابرابری ها و فقر و ستم به آنچه که آرمان بشری است و خواسته های مشروع انسانی))؟
اونکه فعالیتهاش با مجوز قانونی بود اونکه نگران خالی تر شدن سفره های فقرا بود اونکه نگران فرهنگ بلوچ بود.و اونکه جان داد نه برای....نه!واقعیتش اینه که به تماشا هم سر بر نداشتیم ما!
*:از نفرتی لبریز-احمد شاملو